مقالات فارسی مختلف · دسامبر 26, 2023 0

مقاله مقایسه عمر خیام،ابن فرید،حافظ و دو شاعر قرن 21 مکزیک 34 ص 💯

مقاله مقایسه عمر خیام،ابن فرید،حافظ و دو شاعر قرن 21 مکزیک 34 ص

 

مقاله مقایسه عمر خیام,ابن فرید,حافظ و دو شاعر قرن 21 مکزیک 34 ص ,مقایسه عمر خیام,ابن فرید,حافظ و دو شاعر قرن 21 مکزیک 34 ص, مقاله مقایسه عمر خیام,ابن فرید,حافظ و دو شاعر قرن 21 مکزیک 34 ص ,مقایسه,عمر,خیام,ابن,فرید,حافظ,و,دو,شاعر,,,

 

مقاله مقایسه عمر خیام،ابن فرید،حافظ و دو شاعر قرن 21 مکزیک 34 ص

-مقاله-مقایسه-عمر-خیام-ابن-فرید-حافظ-و-دو-شاعر-قرن-21-مکزیک-34-صلینک و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 33 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏1
‏مستی‌ای که واژه را الهی می‌سازد
‏(مقایسه عمر خیام،ابن فرید،حافظ و ‏دو‏ ‏شاعر‏ قرن 21 مکزیک)
‏کسی که بدون بهره از شیدایی به خود جرأت می‌دهد شعر بسراید و می‌اندیشد، با سرودن شعر به کمک قالب‌های فنی می‌تواند ‏شاعر‏ باشد، بالطبع ‏ ‏از یک ‏شاعر‏ واقعی فرسنگ‌ها فاصله دارد. از این رو شعر فرهیختگان همیشه در سایه آن چیز ناشناخته ای‏ ‏است که ‏ ‏جنون الهی از آن ‏ ‏برون می‌تراود.
‏این مفهوم را که یکی از پایه‌های فلسفه جهان بیان کرده، مهر تأییدی است بر این باور که برای ورود به عوالم شیدایی ـ به عنوان راهی برای رسیدن به الهام برای آفرینش و آزادی ـ روحی گشوده نیاز است تا بدین طریق به الهام شعری دست یافت. تصوف یا به عبارتی جریان عرفان اسلامی، فراتر از هر ایدئولوژی‌ای، به سوی شکل اساسی از ژرف‌اندیشی گام بر می‌دارد. در این‌جا ‏شاعر‏ تنها تلاشش به کارگیری زبان در شعر نیست. بلکه خود را نیز با آن در می‌آمیزد.‏ 
‏قریب هزار سال پیش شاعری صوفی، تصوف را فرا‌زمینی تصویر می‌کند. چون هدف و نهایت آن را می‌توان به عنوان یک حکمت متعالیه از حقایق برتر تعریف کرد که بیشتر با تجارب حسی قابل قیاس‌اند تا شناختی که از ذهن حاصل می‌شود. در این میان پرسشی مطرح می‌شود: پس آن‌گاه خردی که با شناخت از دست می‌دهیم کجا قرار دارد؟
‏معنای غایی تصوف، قدسیت است، اما قدسیتی خلق شده و‌ خاص. حتی برعکس مثال قدسیت malamali‏ که عدم پذیرش را بر می‌انگیزد. قدسیت ‏شاعر‏ سبک اوست. هم‌چون تائوئیسم و ذن. صوفی رابطه‌ای بین کشف عرفانی و الهام شعری برقرار می‌کند و فضای متافیزیکی لازم را برای فهم آن پدید می‌آورد.
‏گزاره‌ای الهی “حکمت بازگشت” را بیان می‌کند ”‌به راستی ما خدائیم و به او باز می‌گردیم”. صوفیان به این‏ ‏کشش (تلاش برای غوطه‌ور شدن در هر آن‌چه مطلق است) یا سیر به سوی ذات قدسی از ‏دو‏ مسیر زهد دست یافته‌اند: ژرف‌اندیشی (مراقبه) و شعر (چشمان ژرف‌اندیش).
‏برای صوفی، عبادت شعر و قلب مرکز شناخت است. او در مورد حالت حیرانی، خاموشی‌گزینی و حیرتی که نوآموزان در پی آن‌اند می‌گوید: “روحت را آرام کن و شنا بیاموز.” به بیانی دیگر “ذهنت را همان‌گونه که روحت را رها می‌کنی (در الهام) رها کن و سپس از آن‌که چند گامی برداشتی می‌توانی حرکت ناگهانی شهود را لمس کنی، چون جسمی در آب که حرکات ناگهانی عضوهایش را رها می‌کند، بی آن‌که به چیزی چنگ زند:
‏هر که جز ماهی ز آبش سیر شد‏  ‏هر که بی روزی است روزش دیر شد (مولانا)
‏3
‏این حالت خاص تنها در لحظه شاعرانه – شهود لحظه – جای می‌گیرد؛ لحظه‌ای که با رقص (سماع) در سلک درویشان خیرو واگوس (Derriches Girivagos‏) جسمانیت می‌یابد.
‏ 
‏استحاله‌ی جوهری شراب به نور
‏پیش از آن‌که جهانی، تاکستانی، خوشه و دانه انگوری باشد‌، روح ما مست از شراب جاودانه بود.
‏ابن فرید
‏”‏شاعر‏ همانند یک روحانی مسیحی است. اما تفاوتی نیز با او دارد: برای آن‌که کلمه مقدس شود و استحاله جوهری نان و شراب در جسم و خون مسیح پدید آورد، بایستی آن‌کس که کلمه را بر زبان می‌آورد روحانی باشد، یعنی کسی که پیش از این تقدیس شده، یا از سوی فردی دیگر امر به پیشکش کردن قربانی در عشای ربانی شده ‌است. منزلت روحانی پیش از بیان کلمه وجود دارد و از این رو با به زبان رانده شدن آن از سوی او کلمه مقدس می‌شود، کلمات شخصی که مقدس نشده با آن‌که همان کلمات‌اند اما استحاله جوهری پدید نمی‌آورد.”
‏بیان کلمه نیز‌، ‏شاعر‏ را نیز به آن‌چه گفتیم بدل می‌کند. سپس می‌توان گفت که ‏شاعر‏ از طریق کلمه بیان می‌شود و از این رو اگر کسی که ‏شاعر‏ نبوده این کلمات یا کلمات مشابه را به زبان می‌آورد او نیز ‏شاعر‏ خواهد شد. به بیان دیگر زبان، زبان شعر نیست. نه صرفا چون یک ‏شاعر‏ آن را سروده، بلکه از آن‌رو این‌گونه است که به یک زبان شاعرانه بیان می‌شود. و این زبان شعر است که ‏شاعر‏ آن را بازآفرینی و بیان می‌کند. زبانی که خالق زیبایی است. در این‌جا نیز یک استحاله جوهری آَشکار وجود دارد؛ آن‌چه زیبا نبود در قامت کلمه زیبایی می‌یابد. پس دور از ذهن نیست که ‏شاعر‏ برای بیان استحاله جوهری که کلمه پدید آورنده آن است به پس زمینه فرهنگ مسیحی دست یازد.
‏تفاوت برجسته دیگر بین روحانی و ‏شاعر‏ این است که روحانی یک بار برای همیشه تقدیس می‌شود. تقدیس شدن به او شخصیتی اعطا می‌کند و نشانی بر او می‌گذارد که هیچ چیز و هیچ کس قادر به زدودن آن نیست. کلام او همیشه مقدس است هر چند خود به تقدیس خویش پشت کند. ‏شاعر‏ هیچ‌گاه تقدیس نمی‌شود و بایستی برای سرودن شعر هر بار توانایی‌های خلاقانه خود را نشان دهد.
‏در سنت مذهبی، استحاله جوهری تکرار شرعی و عبادی شام آخر است. کافی است کشیش کلمات کلیدی را در شرایط معین برای مناسک و با هدف متبرک کردن برای آن‌که تقدیس یا استحاله جوهری نان و شراب در کالبد و خون مسیح پدید آید بیان کند. آفرینش شاعرانه، بر عکس، نه یک آیین و نه زاییده آن است بلکه بیشتر مبارزه‌ای است از راه زبان. مبارزه‌ای تا آخرین نفس و همیشه ماندگار برای بیان آن‌چه غیر قابل بیان است.

 

 فایل

✔️  بهترین کیفیت 💯 از 💯
✔️  پشتیبانی 24 ساعته
✔️  مناسب ترین قیمت

◀️  فروشگاه فایل سیدا

 

دانلود مقاله مقایسه عمر خیام،ابن فرید،حافظ و دو شاعر قرن 21 مکزیک 34 ص